• چیست این قدرت تجسم و تخیل؟ دی‌شب قبلِ خواب ، «هزار پله‌ به دریا مانده‌ است» را ورق می‌زدم. طبقِ معمول فصلِ چهارم‌اش را ، احمدرضا احمدی اگر سه کتاب محبوب برای من داشته باشد حتمن یکی همین کتاب است. میزانِ رویاها و تصاویرِ شاعرانه‌ی احمدرضا در این کتاب در اوج است ، دستِ خواننده‌ی اهلِ واژه و خیالْ را می‌گیرد و در افق محو می‌کند ، غرقِ غرقِ رویا ، محوِ محوِ اوهام و در آخر خواب. برای خودم هم قابل باور نیست که همین صحنه را در خواب دیدم امروز. نمی‌خواستم بیدار شوم. از آن خواب‌ها که وقتی کسی بیدارت می‌کند تلخ و ناراحت و عصبی می‌شوی. همین طور هم شد ، بیدارم کردند اما این بیداری ارزشِ آن داشت که حتّا با تلخی دل ازش کنده باشم.
    ــ
    گفتند بسته‌ی پستی داری! یک جعبه کتاب که از سوئد برام رسید امروز. آقای بهروز شیدا از نویسنده‌های قدیمی ، از رفقای شاهرخ مسکوب و یوسف اسحاق‌پور کتاب‌های خودش را از آن دیار برام فرستاد. قلب‌ام روشن شد. براستی خویِ جوانمردی و سخاوت در این رفقا چنان ریشه‌دار است که مرز نمی‌شناسد ، ایران و‌ سوئد نمی‌شناسد. شاهرخ مسکوب می‌گفت یوسف اسحاق‌پور با تمامِ مشکلاتی که داشته است همیشه یک مقداری از هزینه‌اش خرجِ خریدِ کتاب برای مسکوب می‌شده است ، برای اینکه رفیقِ دانایش از خوانده‌هایی که برای خودش لذت‌بخش بوده است کامی بچشد و کیف کند. یک جور رفاقتِ محضِ بی‌چشم‌داشت و گشاده‌دستانه. یک مهرِ بی‌چون و چرا ، امروز که بسته‌ی آقای بهروز شیدا به دستم رسید باز به یادِ همین جوانمردی‌های آنان افتادم.چقدر ممنونِ ایشانم ، نویسنده‌ای درجه یک و متواضع مثلِ نوشته‌هاش. نامِ او و یوسف اسحاق‌‌پور برای من گره خورده با نامِ شاهرخ مسکوب است.
    امروز ، روزِ من است.
    ۱۶ اردی‌بهشت ۱۳۹۷
    ‍ـــ
    #احمدرضا_احمدی #احمدرضااحمدی #بهروز_شیدا#بهروزشیدا #شاهرخ_مسکوب #یوسف_اسحاق_پور#مسعود_کیمیایی #آیدین_آغداشلو#هزار_پله_به_دریا_مانده_است

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ